از کجا باید شروع کرد؟! و چگونه باید ادامه داد؟ واقعاً بعضی وقتها آدم سردرگم می شود. مسلماً خانواده بهترین مامن آرامش بخش همه آدمهاست. امیدوارم تا همیشه اعضای خانواده پشتیبان هم باقی بمانند.
اما اگر روزی برسد که باید فرد جدیدی به جمع یک خانواده بپیوندد، واکنش یکایک افراد این جمع صمیمی چگونه می تواند باشد؟!
- آیا مؤدبانه، محترم و با اشتیاق استقبال می کنند
- یا با خجالت و شرم، هول شده و نمی دانند چکار کنند
- یا خیلی خوش برخورد و موقر و معقولانه و منطقی رفتار می کنند
- یا اجازه ابراز وجود به کسی نمی دهند
- یا کلاً مخالفند و برای خودشان دلایلی هم شاید داشته باشند که خیلی خودخواهانه باشد
- یا حتی وضع بدتر از اینهاست سایه طرف رو با تیر می زنند، هیچ، بد و بیراه هم نثارش می کنند و کلی تهمت و افترا هم بهش می بندند
- شاید همه چیز را به مسخره و شوخی بگیرند
- کلی باید و نباید و شرایط جلوی روی طرفین می گذارند
- یه عالمه بررسی می کنند، خب باید مو را هم از ماست بکشند
- در آخر شاید خودشان هم گیج بشوند و قاط بزنند
خوش به حال نوزادی که درون خانواده قدم می گذارد، همگان بسیار راحت و با آغوش گرم حضور او را قبول می کنند و شاد خواهند بود، خیلی بسیار زیاد! امان از پیوستن یک آدم بزرگسال! هی روزگار!!!
واقعاً این چه رسمی است؟! اصلاً سر در نمیارم. شاید در ظاهر آن نوزاد بر روی روند فعالیت و رشد و تغییر خانواده تأثیری نمی گذارد و آن آدم بینوا یکسری عادات و کنشهای متفاوت وابسته به شخصیت شکل گرفته و جا افتاده اش را به همراه خود می آورد. آخی! معلوم نیست چه بر سرش خواهد آمد.